آهنگ



سالمندانی که ساز می خوانند ، آواز می خوانند و یا رقص می کنند از موسیقی ، فواید جسمی ، روانی و اجتماعی بهره می برند.

 

موسیقی حتی بیشتر از سایر فعالیت های اوقات فراغت در برابر مشکلات حافظه و افت شناختی نیز محافظت می کند. (51)

 

سالمندان با پیشینه موسیقی در آزمونهای شناختی نمره بالاتری کسب می کنند و انعطاف پذیری ذهنی بیشتری نسبت به همتایان غیر موسیقی خود نشان می دهند. (52)

 

نشان داده شده است که گوش دادن به موسیقی باعث بهبود چشمگیر حافظه کاری در بزرگسالان مسن می شود. (53)

 

وارن بافت ، مدیرعامل Berkshire Hathaway ، یکی از موفق ترین و ثروتمندترین سرمایه گذاران در جهان است.

 


آهنگ

کارمندان دفاتر اجازه می دهند سریع تر به انتخاب دلخواه خود در زمینه انجام کارهای موسیقی گوش دهند و ایده های بهتری را نسبت به کسانی که هیچ کنترلی بر محیط صوتی خود ندارند ارائه دهند. ()

 

موسیقی پس زمینه عملکرد در کارهای شناختی را بهبود می بخشد ، دقت را بهبود می بخشد و انجام کارهای تکراری را با کارآمدتر امکان پذیر می کند. (19 ، 20 ، 21)

 

تأثیر موسیقی بر بهره وری در برخی مشاغل بسیار خاص مورد مطالعه قرار گرفته است.

 

توسعه دهندگان نرم افزار شادتر بودند و در هنگام گوش دادن به موسیقی ، کارایی بهتری داشتند. (22)

 

وقتی جراحان هنگام کار به موسیقی گوش می دادند ، کمتر استرس می کردند و سریع تر و دقیق تر کار می کردند ، به خصوص اگر اجازه انتخاب موسیقی را داشته باشند. (23)


آهنگ

موسیقی بخش مهمی از هر فرهنگ انسانی ، چه گذشته و چه امروز ، ایفا کرده است.

 

مردم در سراسر جهان به موسیقی به شکلی جهانی پاسخ می دهند. (1)

 

و اکنون ، پیشرفت های علوم اعصاب محققان را قادر می سازد تا میزان تأثیر موسیقی بر مغز را اندازه بگیرند.

 

علاقه به تأثیرات موسیقی بر مغز منجر به ایجاد شاخه جدیدی از تحقیقات به نام نوروموسیکولوژی است که نحوه واکنش سیستم عصبی به موسیقی را بررسی می کند.

 

و شواهد موجود در این است: موسیقی هر قسمت شناخته شده از مغز را فعال می کند. (2)

 

گوش دادن و پخش موسیقی می تواند شما را در تمام مراحل زندگی باهوش تر ، شادتر ، سالم تر و تولید کند.

 

بیایید نگاهی دقیق تر به برخی از آخرین یافته ها در مورد راه هایی که موسیقی و گوش دادن به موسیقی می تواند شکل و عملکرد مغز شما را تقویت کند ، بیاندازیم.

 

اگر می خواهید شواهدی از موسیقی در مغز تأثیر بگذارد ، معقول است که به مغز کسانی که موسیقی زیادی می خوانند نگاه کنید - نوازندگان حرفه ای.

 

اسکن های مغز نشان می دهد که مغز آنها متفاوت از افراد غیر موسیقی است.

 

نوازندگان دارای مغزهای بزرگتر ، بهتر متصل تر و حساس تر هستند. موسیقیدانان حافظه کاری برتر ، مهارت شنیداری و انعطاف پذیری شناختی دارند. (4 ، 5)

 

مغز آنها از نظر جسمی متقارن تر است و هنگام گوش دادن به موسیقی ، متقارن تر جواب می دهند. (6)

 

مناطقی از مغز که مسئولیت کنترل حرکات ، پردازش شنوایی و هماهنگی مکانی را دارند بزرگتر هستند. (7)

 


آهنگ

مطالعه دیگری که در مورد نوجوانان و بزرگسالان انجام شده است ، بر نحوه تاثیر رانندگی آنها از موسیقی متمرکز است.

 

رانندگان هنگام گوش دادن به انتخاب موسیقی خود ، سکوت یا انتخاب موسیقی "ایمن" ارائه شده توسط محققان مورد آزمایش قرار گرفتند. البته ، موسیقی خود آنها ترجیح داده شده بودند ، اما این نیز ثابت شده است که بیشتر حواس پرتی است: رانندگان اشتباه بیشتری کردند و هنگام گوش دادن به انتخاب موسیقی خودشان ، پرخاشگرتر شدند.

 

حتی تعجب آورتر: موسیقی ارائه شده توسط محققان به اثبات رساند که بیشتر از هیچ موسیقی سودمند نیست. به نظر می رسد که موسیقی ناآشنا یا بی توجه باشد ، بهترین راه برای رانندگی ایمن است.

 

 

 


آهنگ

من یک طرفدار بزرگ موسیقی هستم ، و هنگام کار از آن استفاده زیادی می کنم ، اما هیچ ایده ای درباره این که چگونه واقعاً روی مغز و بدن ما تأثیر می گذارد ، نداشتم. از آنجا که موسیقی بخش بزرگی از زندگی ما است ، به نظرم جالب و مفید خواهد بود که نگاهی به برخی از روشهای واکنش به آن نشان دهیم حتی بدون آنکه متوجه شویم.

 

"بدون موسیقی ، زندگی یک اشتباه خواهد بود" - فردریش نیچه

 

البته ، موسیقی بر نواحی مختلف مغز تأثیر می گذارد ، همانطور که در تصویر زیر مشاهده می کنید ، بنابراین ما فقط با این پست سطح را خراش می دهیم ، اما اجازه می دهیم وارد شویم.

1. موسیقی شاد / غمگین بر نحوه دیدن چهره های خنثی تأثیر می گذارد:

معمولاً می توانیم انتخاب کنیم که آیا یک موسیقی به خصوص خوشحال است یا غمگین است ، اما این فقط یک ایده ذهنی نیست که ناشی از چگونگی احساس ماست. در حقیقت ، مغز ما در واقع متفاوت به موسیقی شاد و غمگین پاسخ می دهد.


آهنگ

چند هدفون را پرتاب کنید ، آهنگ ها را خاموش کنید و چه اتفاقی می افتد؟ انگشتان دست و انگشتان شروع به ضربه زدن می کنند. شاید سر و شانه های شما شروع به لرزیدن کند. خیلی زود ، شما ممکن است روی پاهای خود باشید ، حرکتی را شلوغ کنید و با شادی به متن شعر بپردازید. موسیقی به پایان رسیده است ، و بدن شما اکنون در حال پیاده روی است.

 

اگرچه ممکن است بدیهی باشد که موسیقی از نظر جسمی شما را تحت تأثیر قرار می دهد ، درک اینکه چگونه موسیقی و مغز تعامل دارند نیاز به مطالعه عمیق و توانایی بررسی اسرار ذهن انسان دارند. نتیجه تصویر جذاب از نقشی است که موسیقی می تواند در رشد مغز ، یادگیری ، خلق و خوی و حتی سلامت شما بازی کند. به مطالعات شناختی شیرجه بزنید و بخوانید تا دقیقاً بدانید موسیقی چگونه بر مغز شما تأثیر می گذارد.

یکی از اولین مواردی که هنگام ورود موسیقی به مغز ما اتفاق می افتد ، تحریک مراکز تفریحی است که دوپامین را آزاد می کند ، یک انتقال دهنده عصبی است که باعث می شود احساس خوشبختی کنید. این پاسخ بسیار سریع است ، مغز حتی می تواند لذت بخش ترین قله های موسیقی آشنا را پیش بینی کند و با عجله زودهنگام دوپامین زودتر خود را بدست آورد.

 

فراتر از اینکه احساس خوبی داشته باشید ، شواهدی وجود دارد که نشان می دهد موسیقی حتی می تواند برای سلامتی شما نیز مفید باشد. تحقیقات نشان داده است که گوش دادن به موسیقی با آنتی بادی های تقویت کننده ایمنی و سلول هایی که از باکتری ها و سایر مهاجمان محافظت می کنند ، با نوازش همراه است. همچنین ثابت شده است که موسیقی در بین انواع سناریوهای درمانی برای شرایط مختلف از تولد زودرس تا افسردگی گرفته تا بیماری پارکینسون مؤثر است.

 

حتی از نظر رشد مغز ، موسیقی می تواند نقش اساسی داشته باشد. به عنوان مثال ، آموزش نوازندگی یک ساز ، حجم ماده خاکستری را در 


آهنگ

از سال 2006 ، دو استاد UCF - Kiminobu Sugaya ، علوم اعصاب و ویولونیست مشهور جهان Ayako Yonetani - در حال تدریس یکی از محبوب ترین دوره ها در کالج افتخارات Burnett هستند. "موسیقی و مغز" به بررسی چگونگی تأثیر موسیقی بر عملکرد مغز و رفتار انسان ، از جمله با کاهش استرس ، درد و علائم افسردگی و همچنین بهبود مهارت های شناختی و حرکتی ، یادگیری مکانی-زمانی و نوروژنز می پردازد ، که توانایی مغز در تولید نورون ها است. . Sugaya و Yonetani آموزش می دهند که چگونه افراد مبتلا به بیماریهای عصبی مانند آایمر و پارکینسون نیز به موسیقی پاسخ مثبت می دهند.

 

سوگایا می گوید: "معمولاً در مراحل اواخر ، بیماران آایمر بی پاسخ هستند." "اما هنگامی که هدفون هایی را پخش می کنید که موسیقی [مورد علاقه آنها] را پخش می کنند ، چشمانشان روشن می شود. آنها شروع به حرکت و گاهی آواز خواندن می کنند. این اثر ممکن است 10 دقیقه یا حتی پس از خاموش کردن موسیقی ادامه یابد. "

 


آهنگ

از نظر علمی اثبات شده است كه موسیقی تأثیر بسیار خوبی در مغز دارد. تحقیقات اخیر نشان می دهد که موسیقی می تواند در بسیاری از جنبه های مغز از جمله کاهش درد ، کاهش استرس ، حافظه و آسیب های مغزی کمک کند. در کتاب قدرت موسیقی ، النا مانس می گوید: "دانشمندان دریافته اند که موسیقی بخش های بیشتری از مغز را نسبت به سایر کارکردهای انسان تحریک می کند." بیایید به برخی از راه های کمک به موسیقی در بهبود و تحریک مغز انسان بپردازیم. .

کاهش درد

"من فکر می کنم موسیقی به خودی خود در حال بهبود است. این یک بیان انفجاری از بشریت است. این چیزی است که همه ما با آن دست و پنجه نرم می کنیم. مهم نیست از چه فرهنگی هستیم ، همه عاشق موسیقی هستند. "- بیلی جوئل

 

یک مطالعه در سال 2014 نشان داد که موسیقی برای بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا مفید است. این مطالعه نشان داد که گوش دادن به موسیقی آرامش بخش از انتخاب بیمار "درد را کاهش داده و تحرک عملکردی را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد." محققان معتقدند که موسیقی باعث کاهش درد می شود زیرا گوش دادن به آن باعث ایجاد مواد افیونی می شود - تسکین دهنده درد طبیعی بدن است. در مطالعه‌ای در سال 2013 ، افرادی که داروی مسدود کننده مواد افیونی Naltrexone را تجربه کرده بودند ، هنگام گوش دادن به آهنگ مورد علاقه خود ، لذت کمتری را تجربه کردند و پیشنهاد می کردند موسیقی باعث آزادسازی مواد افیونی تسکین دهنده درد می شود.


آهنگ

موسیقی پاسخی را ارائه می دهد و تحریک می کند ، جهانی است که در رشد تکاملی ما دخیل است و منجر به تغییرات چشمگیر در احساسات و حرکت می شود. انجمن های آناتومیکی که در بالا به آن اشاره شد ، نشان می دهند که موسیقی باید به عنوان یکی از راه های تحریک مغز مورد بررسی قرار گیرد. موسیقی تکنیکی غیر تهاجمی را ارائه می دهد ، که تا به امروز مورد توجه بسیاری قرار گرفته است اما اکتشاف تجربی کمی. ارزش درمانی موسیقی را می توان تا حدودی با نقش فرهنگی آن در تسهیل یادگیری اجتماعی و بهزیستی عاطفی توضیح داد. با این حال ، تعدادی از مطالعات نشان داده اند که ضربان ریتمیک عملکرد حرکتی می تواند به طور فعال بازیابی حرکات را در بیماران سکته مغزی ، بیماری پارکینسون ، فلج مغزی و آسیب دیدگی مغزی تسهیل کند (Thaut، 2005). مطالعات مربوط به مبتلایان به اختلالات حافظه ، مانند بیماری آایمر ، نشان می دهد که اثرات حافظه عصبی که از طریق موسیقی ساخته شده اند ، عمیقاً مغذی و در برابر تأثیرات عصبی تحریک پذیر هستند. یافته های آزمایشات تصادفی فردی نشان می دهد که موسیقی درمانی توسط افراد مبتلا به افسردگی پذیرفته می شود و با پیشرفت در اختلالات خلقی همراه است (ماراتوس و همکاران ، 2008). علاوه بر این ، کاربردهای بالقوه موسیقی درمانی در بیماران مبتلا به اختلالات عصبی روانی ، از جمله اختلالات طیف اوتیسم ، هر چند بصری ، به استفاده از روان درمانی منجر شده است که مستقیم برانگیخته احساسات شود.

 

شواهد نشان می دهد که موسیقی می تواند فرکانس تشنج را کاهش داده ، صرع را متوقف کند و باعث کاهش تعداد سنبله الکتروانسفالوگرافی در کودکان مبتلا به صرع در حالت های بیدار و خواب شود. ما می دانیم که بسیاری از مبتلایان به صرع دارای ناهنجاری های الکتروانسفالوگرافی هستند و در برخی افراد این موسیقی می تواند با موسیقی "عادی" شود. علاوه بر نیاز به آزمایشات مداخلات موسیقی در صرع ، باید این نکته را نیز در نظر بگیریم که آیا نتایج فرورفتگی الکتروانسفالوگرام ، که مستقیماً دوره زمان ریتم های مغزی را منعکس می کند ، ممکن است مورد استفاده قرار گیرد تا ریتم های نرمال مغز در افراد مبتلا به تشنج انجام شود. اختلالات تغییر الکترونسفالوگرام از طریق بیو فیدبک اجزای مختلف الکترونسفالوگرافی متخلخل یا تعدیل ورودی موسیقی به محرکی که بر وضعیت عاطفی بیمار تأثیر بگذارد و از این رو فعالیت مغزی و لیمبیک و ریتم مغزی از جمله امکانات درمانی است که در حال حاضر مورد بررسی قرار می گیرد (Bodner و همکاران ، 2012).

 


آهنگ

یک یافته بسیار مهم که از بررسی اثرات موجود در مغز گوش دادن به موسیقی ناشی می شود ، تأکید بر اهمیت نیمکره مناسب (غیر غالب) است. بنابراین ، ضایعات ناشی از آسیب مغزی منجر به ایجاد اختلال در قدردانی از زاویه ، تایبرو و ریتم می شوند (استوارت و همکاران ، 2006) و مطالعات با استفاده از تصویربرداری از مغز نشان داده اند که نیمکره سمت راست هنگام گوش دادن به موسیقی در رابطه با تجربه عاطفی فعال می شود. حتی تصور موسیقی مناطقی را در این طرف از مغز فعال می کند (Blood et al، 1999). این نباید مورد استفاده قرار گیرد که دلالت بر دوگانگی ساده چپ و راست توابع در مغز انسان دارد. با این حال ، این مورد است که نورولوژی سنتی تا حد زیادی استعدادهای نیمکره غیر غالب را نادیده گرفته است ، بسیار به نفع نیمکره غالب (معمولاً چپ). در بخشی از این ، تأکید بیش از حد بر نقش دومی در زبان گزاره و عدم علاقه به مقدمات عاطفی گفتار (سجده) ناشی می شود که به بیان بسیار معنایی می بخشند.

 

به نظر می رسد پیوند موسیقی و احساسات برای همیشه پذیرفته شده است. افلاطون معتقد بود موسیقی که در حالت های مختلف پخش می شود ، احساسات متفاوتی را به وجود می آورد ، و به عنوان یک کلیت بیشتر ما درباره اهمیت عاطفی هر قطعه موسیقی خاص ، چه خوشبخت و چه غم انگیز ، توافق خواهیم کرد. به عنوان مثال ، وترهای بزرگ را شاد و کوچک اندوهگین می دانند. سرعت یا حرکت در زمان یکی دیگر از مؤلفه های این موسیقی است که کندتر از ریتم های سریع تر به نظر می رسد شادتر نیست. این به ما یادآوری می کند که حتی کلمه حرکت بخش مهمی از احساسات است و در رقصی که در حال حرکت هستیم - همانطور که از طریق احساسی توسط موسیقی حرکت می کنیم.


آهنگ

آخرین جستجو ها

معرفی کالا فروشگاهی آموزش رایگان بورس dosht ارائه راه حل های کاربردی برای مشکلات خیریه ها آموزشگاه آرایشگری سمر یگانه کرتین وال خرید ریموت کنترل جرثقیل ساگا تسمه استیل تو بهترین خرید رو از ما داشته باش معرفی کالا فروشگاهی